مرا ببخش

مرا ببخش
اگر دوری
اگر دورم
اگر به نداشتنت مجبورم
اگر از داشتنت
معذورم
باور کن
در تمام این دقایقی که نیستی
عاشقی زنده به گورم
اما هر وقت
به تماشای اینه چشمانت می نشینم
از شوق مسرورم
عزیز راه دورم
من همانند یعقوب صبورم
و تمام آرزویم این است
یکی از همین روزها
چونان سیمرغ سیمین بال
از راه برسی
آغوشت را به آغوشم هدیه نمایی
و بگویی چقدر دلت برای تماشایم تنگ شده
دوستت دارم
عشق سرشار از غرورم💱
دیدگاه ها (۲)

☆باز کن پنجره را صبح و عسل میچسبد♡بوسه وخنده کمی ناز و بغل م...

دلَم کمی خاطره ساختن با تو میخواهددلم کمی دست هایت را...چشم ...

بر کالبدم پیله کنپروانه شوتصرفم کن نگاهمدر صبحی زمستانی قدا...

کجاها را به دنبالت بگردم شهر خالی را ... ؟!دلم انگار باور کر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط