انگار صدای قدم

انگار صـــــدایِ قدم
ِ مهمـــــــانی ست

موسیقیِ خیـــسِ
شوقِ بی پایانی ست

عطرِ گُلِ سیب و خاک
ِ نم خورده یِ صبح

برخیـــز و ببیـن ‎‎‌‎

چه نم نمِ بارانی ست
دیدگاه ها (۱)

سلام ای همہ عشق وشورِ دلمسلام ای تو یارِ صبــورِ دلمسلام ای ...

از لبانت آفتاب می باردصبح بخیرهایت را زمزمه کنخورشید می داند...

مهم‌ نیست چه چیز به یک زن بدهی، هرچه بدهی آنرا بهتر می‌سازد...

دلتنگ ڪ باشے 🕊 الڪے بداخلاق میشےدلتنگ ڪ باشے🕊 الڪے بهونه میگ...

...صبح آبانماه، آن سرمای تند زمستان را ندارد بلکه سردیِ ملای...

پارت : ۳۲

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط