فکر میکنم شناختمت

فکر میکنم شناختمت ...
چرا دروغ ... یادم نیست چی بهت گفتم که ناراحت شدی ... ولی یادمه که من اصلا حرفی نزدم که ناراحت کننده باشه ...
والا ... بخدا ... تو یکم حساس بودی گل دختر ... یکم که خب فکر کنم زیاد ..‌ شاید هم اون روز حس و حالت خوب نبود و بد برداشت کردی ... به هر حال دلم اصلا نمیخواست دلت رو بشکنم دوست نازنینم ⚘❤
از دست من ناراحت نباش و بیا برام کامنت بذار ... اصلا نمیدونم کجا هستی ...!!!! با پیج جدیدی ... با پیج قدیمی ؟!
بیا برام کامنت بذار با هم حرف بزنیم ... من هر بار قبل از حرف زدن و کامنت گذاشتن و .... فکر میکنم ... لازم به گوشزد نیست ... ولی باور کن یادم نیست چی گفتم ...ولی خوب یادمه که حرف خاصی نبود و خیلی غیر منتظره ناراحت شدی ...!
منم حلال کن
دیدگاه ها (۱)

گاهی،دلت از سن و سالت می‌گیرد‌.می‌خواهی کودک باشی...کودکی که...

حال ما حال اسیریست که هنگام فرار 🍂 یادش افتاد کسی منتظرش نی...

پیام ناشناسه یا رمان ...؟!من واقعا اعتقادی ندارم به این پیام...

خبر بد:"هيچ چيز هميشگى نيست ..."خبر خوب:"هيچ چيز هميشگى نيست...

هر وقت حالت بد بود من هستم، هر وقت نیاز به بغل داشتی بیا بغل...

تو دلتنگم نشدی؟

تو دلت برام تنگ نشد؟صبحا وقتی بیدار شدی،شبا موقع خواب،نگاه ن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط