(پارت شانزدهم)

(پارت شانزدهم)
کوک: هیشش باشه دیگه گریه نکن  پاشو بریم حموم
ات: اوم
(رفتن حموم)
(کوک داخل وان کراکت و گل رز ریخت و به ات کمک کرد بره تو وان)
ات: اخ ایی ااح کوک اروم تر خاهش میکنم
کوک: بیا بغلم
ات: ها ول...
کوک: میخای دوباره تنبیهت کنم
(ات سریع رفت تو بغل کوک و کوک ات رو اروم گذاشت تو وان و خودش هم رفت تو وان)
کوک: الان اوکیی
ات: اوم ولی ددی چرا تنبیهم کردی مگه من کار اشتباهی کردم
کوک:  خب نه ولی وقتی میبینم داری التماسم میکنی  وگریه و ناله میکنی دلم میخاد بیشتر انجامش بدم
ات: یعنی  دوست داری همیشه گریه کنم
کوک: شاید
ات: اوم
(پرش بیرون  از حمام لباساشون رو پوشیدن و موهاشونو خشک کردن و)
(لباس ات یه لباس سفید لش بدون شلوار با با لباس زیر فقط لباس کوک  یه شلوار مشکی بدون پیرن)
(رفتن پایین)
ات: بابایی
کوک: هوم
ات: میشه یه چیزی بخوریم
کوک: اوم برو ببین تو یخچال چی هست
(شرایط برای پارت بعدی۸٠تا لایک)
(10دا پاشناس)(چرطو پرت نگیدا)
(خب این پارت رو یکم ملایم تر کردم دیگه نمیتونم ولی پارتای بعدیو)