شک نکن بانو جان
شک نکن بانو جان
با همین چادر مشکی
گرچه در ظاهر ، تو
جلوه های تن خود پوشاندی
شاید از حس خود آرایی تن بگذشتی
یا به تحقیر و تمسخر
که دوصد دختر همسایه و فامیل نثارت کردند
لحظه ای رنجیدی
شایدم زیر همان چادر معصوم خودت
گریه ای هم کردی
ولی توبدان خوب که از هر کس زیبای دگر زیبایی
آینه با همه ی پاکی خود
با همه صدق و وفا
صافی خود
رو سیاه است اگر تو
چادرت سر کنی و
روبرویش باشی
کوه با آن همه شوکت
با همه هیبت و عزت
تو اگر رد شوی از دیده ی او
از شکوه تو بلرزد
همچو خاشاک شود
ماه با آن همه زیبایی خود
با همه حس غرورش
گر ببیند تو و آن چادر تو
گویدت ماه تویی ای بانو
از خجالت بشود تیره و تار
گل اگر بوی لطیفی دارد
اگر احساس غریبی دارد
یا اگر مست کند حس مسیحایی او
ماه بانو
تو اگر بوی حجابت به گلستان برسد
همه از مستی تو پر پر و شیدا بشوند.
چادرت ارثیه حضرت زهراست
قدر آن را تو بدان
که همین چادر تو
بال پرواز تو باشد سوی دیدار خدا...
قدر آن را تو بدان.
با همین چادر مشکی
گرچه در ظاهر ، تو
جلوه های تن خود پوشاندی
شاید از حس خود آرایی تن بگذشتی
یا به تحقیر و تمسخر
که دوصد دختر همسایه و فامیل نثارت کردند
لحظه ای رنجیدی
شایدم زیر همان چادر معصوم خودت
گریه ای هم کردی
ولی توبدان خوب که از هر کس زیبای دگر زیبایی
آینه با همه ی پاکی خود
با همه صدق و وفا
صافی خود
رو سیاه است اگر تو
چادرت سر کنی و
روبرویش باشی
کوه با آن همه شوکت
با همه هیبت و عزت
تو اگر رد شوی از دیده ی او
از شکوه تو بلرزد
همچو خاشاک شود
ماه با آن همه زیبایی خود
با همه حس غرورش
گر ببیند تو و آن چادر تو
گویدت ماه تویی ای بانو
از خجالت بشود تیره و تار
گل اگر بوی لطیفی دارد
اگر احساس غریبی دارد
یا اگر مست کند حس مسیحایی او
ماه بانو
تو اگر بوی حجابت به گلستان برسد
همه از مستی تو پر پر و شیدا بشوند.
چادرت ارثیه حضرت زهراست
قدر آن را تو بدان
که همین چادر تو
بال پرواز تو باشد سوی دیدار خدا...
قدر آن را تو بدان.
۱.۸k
۳۱ خرداد ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.