شبِ اندوه کنارِ تو به سر می آید
شبِ اندوه کنارِ تو به سر می آید
آفتابی و به امر تو سحر می آید
آبرو یافته هر کس به تو نزدیک شده است
خار هم پیشِ شما گل به نظر می آید
و نبوت به دو تا معجزه آوردن نیست
از کنیزان تو هم معجزه بر می آید
به کسی دَم نزد اما پدرت میدانست
وحی از گوشهی چشمانِ تو در می آید
پایِ یک خط ِتعالیم تو بانو بخدا
عمرِ صد مرجع تقلید به سر می آید
مانده ام روزی اگر باز بیایی به زمین
چه بلایی به سر اهل نظر می آید
مانده ام لحظه ی پیچیدنِ عطر تو به شهر
ملک الموت پیِ چند نفر می آید
سوگند&
آفتابی و به امر تو سحر می آید
آبرو یافته هر کس به تو نزدیک شده است
خار هم پیشِ شما گل به نظر می آید
و نبوت به دو تا معجزه آوردن نیست
از کنیزان تو هم معجزه بر می آید
به کسی دَم نزد اما پدرت میدانست
وحی از گوشهی چشمانِ تو در می آید
پایِ یک خط ِتعالیم تو بانو بخدا
عمرِ صد مرجع تقلید به سر می آید
مانده ام روزی اگر باز بیایی به زمین
چه بلایی به سر اهل نظر می آید
مانده ام لحظه ی پیچیدنِ عطر تو به شهر
ملک الموت پیِ چند نفر می آید
سوگند&
۷۵۹
۱۱ فروردین ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.