سیل سین ناخوانده سفره هفت سین
#سیل_سین_ناخوانده_سفره_هفت_سین
ناگهـــان باران گرفـــت
خشم سِیلی جان گرفت
لحـــظه هـــا آرام بـــود
ناگهـــان طوفـــان گرفت
پیک رحمت، قطره آب
بـــیرق طغـــیان گرفـت
خـــنده ها کوچید و رفـت
گریه هــا مـــیدان گرفــت
#ایران_تسلیت
#شیراز_تسلیت
افسوس که این مزرعه را آب گرفته
دهقان مصیبتزده را خواب گرفته
خون دل ما رنگِ می ناب گرفته
وز سوزش تب پیکرمان تاب گرفته
رخسار هنرگونه مهتاب گرفته
چشمان خرد پرده ز خوناب گرفته...
#سیل_شیراز
#تسلیت
#تسلیت
باران ، داری با کشورم چه می کنی ؟!
ما آب را برای آبادی می خواستیم ، نه ویرانی ، حواست هست ؟!
آمدی و همه چیز را به هم ریختی ؟
آمدی و آسمان را به زمین دوختی بی انصاف ؟!
صدایِ ترس و اضطرابِ این مردمِ خسته از درد ، برای لحظه ای هم تنت را نلرزاند ؟!
صدایِ آهِ کوچه و خیابان هایِ دلشکسته ی سرزمینم را نشنیدی ؟!
کاش می دانستی ما آنقدر رویِ لطف و مهربانی ات حساب کرده ایم که نه سدهایمان برای روزهایِ خشمِ تو محکم بود ،
نه رودخانه هایمان وسیع ، نه مدیریت هایمان بحرانی ...
ما فقط بعد از شکسته شدن ، هشدار می دهیم و کار که از کار گذشت ، دنبالِ چاره می گردیم ...
کاش می دانستی این مردم چقدر بی پناهند و کمی منصفانه تر می باریدی ...
آهسته ببار باران !
اینجا هیچ چیز سرِ جای خودش نیست ، که یا غرقِ سیلاب می شویم ، یا لب هایمان از تشنگی ترک بر می دارد ...
از کانال من در تلگرام بازدید بفرمائید*
https://t.me/monlightyy/AAAAADwlabGn5JpFx5ds8A
ناگهـــان باران گرفـــت
خشم سِیلی جان گرفت
لحـــظه هـــا آرام بـــود
ناگهـــان طوفـــان گرفت
پیک رحمت، قطره آب
بـــیرق طغـــیان گرفـت
خـــنده ها کوچید و رفـت
گریه هــا مـــیدان گرفــت
#ایران_تسلیت
#شیراز_تسلیت
افسوس که این مزرعه را آب گرفته
دهقان مصیبتزده را خواب گرفته
خون دل ما رنگِ می ناب گرفته
وز سوزش تب پیکرمان تاب گرفته
رخسار هنرگونه مهتاب گرفته
چشمان خرد پرده ز خوناب گرفته...
#سیل_شیراز
#تسلیت
#تسلیت
باران ، داری با کشورم چه می کنی ؟!
ما آب را برای آبادی می خواستیم ، نه ویرانی ، حواست هست ؟!
آمدی و همه چیز را به هم ریختی ؟
آمدی و آسمان را به زمین دوختی بی انصاف ؟!
صدایِ ترس و اضطرابِ این مردمِ خسته از درد ، برای لحظه ای هم تنت را نلرزاند ؟!
صدایِ آهِ کوچه و خیابان هایِ دلشکسته ی سرزمینم را نشنیدی ؟!
کاش می دانستی ما آنقدر رویِ لطف و مهربانی ات حساب کرده ایم که نه سدهایمان برای روزهایِ خشمِ تو محکم بود ،
نه رودخانه هایمان وسیع ، نه مدیریت هایمان بحرانی ...
ما فقط بعد از شکسته شدن ، هشدار می دهیم و کار که از کار گذشت ، دنبالِ چاره می گردیم ...
کاش می دانستی این مردم چقدر بی پناهند و کمی منصفانه تر می باریدی ...
آهسته ببار باران !
اینجا هیچ چیز سرِ جای خودش نیست ، که یا غرقِ سیلاب می شویم ، یا لب هایمان از تشنگی ترک بر می دارد ...
از کانال من در تلگرام بازدید بفرمائید*
https://t.me/monlightyy/AAAAADwlabGn5JpFx5ds8A
۴.۱k
۰۵ فروردین ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۲۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.