یک شب از فرط عطش مردم جاهل به علیگفتند اب نداریم همه جا

یک شب از فرط عطش مردم جاهل به علی/گفتند اب نداریم همه جا صحرا شد
تاحسین دست به دعا برد برای باران/انقدر بارید تا اینکه جهان دریا شد
تاکه سلمان بشود نوکردربست حسین/تازه احمد بزند دم که دگر از ما شد
یک نصیحت کنمت دوست شنو از بنده/روضه از بهر غمش برپا کن ،هرجاشد
دل من یخ زده بود ازهمه خلق خدا/یاحسین گفتم و نامش به دلم گرماشد
یاحسین گفتن ما بر دل مادرچسبید/دورهم شورگرفتیم همه جا غوغا شد
مادرش گفت بنی دل ماریخت بهم/باشکسته شدن دل حرمش امضا شد
ان شالله
اقا نگاهی #کربلاواجبم اقاجان
دیدگاه ها (۳)

من یه عمریست که غرق غم عشق و محنم....روز اول بگذاشت مادر من ...

...................................قبولم کن ... من آداب زیار...

کشید بند طناب و شما زمین خوردی شبیه مادرتان بی هوا زمین خورد...

مولا جان! قسم به بقیع! قسم به فجر! قسم به اولین سپیده عدالت،...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط