باز در کوچه کسی عاشق باران شده است

باز در کوچه کسی عاشق باران شده است
این دروغ است، ولی نام تـو عنوان شده است
پرده صاف اتاقت بـه کناری رفته
و همین باعث یک شک دو چندان شده است
فصل چشمان تـو آنقدر هوایش سرد است
کـه شبیه نفس باد زمستان شده است
چـه قدر فکر کنم سوءتفاهم باشد
که کسی پشت نفس‌های تو پنهان شده است
بس کن آقا، برو و شال وکلاهت بردار
مدتی هست دلت مثل خیابان شده است
آسمان ابری و بغضی بـه گلویش انگار
موعد ریزش یک‌باره باران شده اسـت
دیدگاه ها (۱)

ضعیفه نبوده ایم،اگر سالها دیدیم و دیده نشدیماگر سالها قصد کر...

اشک ها کلماتی هستندکه به زبان آوردن آن هابسیار سخت است...گری...

گاهی باید به دور خود یک دیوار تنهایی کشید، نه برای اینکه دیگ...

ﻣﻦ ﺁﺭﺍﻣﻢ .. .ﻓﻘﻂ ﮐﻤﯽ ﺑﯽ ﺣﻮﺻﻠﻪ ﺍﻡ …ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺭﻭﯼ ﺳﺮﻡ ﺳﻨﮕﯿﻨﯽ ﻣﯽ ﮐﻨ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط