🌷نشد بلند شود! 🌷
🌷نشد بلند شود! 🌷
نشد بلند شود هرچه سعی خود را کرد
نداشت فایده هر قدر که تقلّا کرد
دو پلک زخمی خود را گشود با زحمت
غریب کرب و بلا کمی تماشا کرد
پدر کنار تن او شبیه ابر گریست
کشید آه و نگاهی به «ارباً اربا» کرد
گذاشت صورت خود را به صورت پسرش
دوباره مرگ خودش را پدر تمنّا کرد
دل امام دو عالم به یک نگاه شکست
نشست و زخم قدیمیِ کوچه سر وا کرد
شکافت بیشتر از پیش از دو سو پهلو
نداشت فایده هر قدر نیزه را تا کرد
کسی ز خیمه رسید و به دست زینبیاش
امام مردهی خود را دوباره احیا کرد
(سید محمد جوادی)
#شعر
#علی_اکبر ع
#شب_هشتم
🚩
🏴🚩🏴🚩🏴🚩
نشد بلند شود هرچه سعی خود را کرد
نداشت فایده هر قدر که تقلّا کرد
دو پلک زخمی خود را گشود با زحمت
غریب کرب و بلا کمی تماشا کرد
پدر کنار تن او شبیه ابر گریست
کشید آه و نگاهی به «ارباً اربا» کرد
گذاشت صورت خود را به صورت پسرش
دوباره مرگ خودش را پدر تمنّا کرد
دل امام دو عالم به یک نگاه شکست
نشست و زخم قدیمیِ کوچه سر وا کرد
شکافت بیشتر از پیش از دو سو پهلو
نداشت فایده هر قدر نیزه را تا کرد
کسی ز خیمه رسید و به دست زینبیاش
امام مردهی خود را دوباره احیا کرد
(سید محمد جوادی)
#شعر
#علی_اکبر ع
#شب_هشتم
🚩
🏴🚩🏴🚩🏴🚩
۴۰۴
۲۵ مرداد ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.