سلامتی پسر بچه ای هفت ساله

سلامتی پسر بچه ای هفت ساله
که یه روز کار اشتباهی انجام داده بود و مامانش دنبالش دوید تا بیرون حیاط
پسرک همون جلوی در وایستاد و جلوتر نرفت.
مامانش هم کتکش زد ...
بعد وقتی برگشت توی خونه با چشمای
پر اشکش به مامانش گفت :
فکر نکن نمی تونستم فرار کنما ...!!!!
تو چادر سرت نبود
دیدگاه ها (۱)

منبا تو راه می روم و حرف می زنموز شوق ِ این محالکه دستم به د...

یادم نیستترا در کدام فصل پیدا کردماما مطمئنمهیچ فصلی نمی توا...

"هر از گاهی برای آنان که دوستشان داری، نشانه ای بفرست تا به ...

ঊঈ ♥ ️ ঊঈ✨ ❣ حاڸ دلت ڪھ خوب باشد❣ همھ دنیا بھ نظرت زیباست✨ ❣...

عشق سادیسمی من

پارت دهم | رمان فرزند آتشسه هفته بعد از عروسیِ مخفیانه‌ی جون...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط