شیر یزدان شاه مردان با پسر

شیر یزدان، شاه مردان با پسر
گفت جان بردم اگر از زخم سر
از خطای دشمن خود بگذرم
وز جوانمردی به جرمش ننگرم
ور نبردم جان و می‌جوئی قصاص
کن بیگ ضربت زغم جانش خلاص
این بود درس جوانمردی بلی
خواست‌ آموزد به ما آنرا علی
 ☆ صغیر اصفهانی، دیوان اشعار، مثنویات، «شمارهٔ ۱۱۷، وصیت حضرت مولی‌الموالی علی علیه‌السلام»

https://fa.wikishia.net/view/شهادت_امام_علی(ع)
دیدگاه ها (۰)

باری دگر آغاز کن ای جان! سخنت راآغاز کن آن صحبت دشمن‌شکنت را...

از نگاه پروین، تقوا و پاکی در رفتار، اساس شخصیت انسان است، و...

🔴 معنای سیلی سخت؛ تحلیل کارشناس لبنانی از بیانات قاطع رهبر ا...

جبرئیل امین در میان آسمان و زمین ندا داد و همگان ندایش را شن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط