پندانه

🔅#پندانه

✍ حکایت دنیای پَست

🔹قطره عسلی بر زمین افتاد. مورچه کوچکی آمد و از آن چشید و خواست که برود اما مزه عسل برایش اعجاب‌انگیز بود، پس برگشت و جرعه‌ای دیگر نوشید.

🔸باز عزم رفتن کرد، اما احساس کرد که خوردن از لبه عسل کفایت نمی‌کند و مزه واقعی را نمی‌دهد، پس بر آن شد تا خود را در عسل بیندازد تا هرچه بیشتر و بیشتر لذت ببرد.

🔹مورچه در عسل غوطه‌ور شد و لذت می‌برد، اما افسوس که نتوانست از آن خارج شود. پاهایش خشک و به زمین چسبیده بود و توانایی حرکت نداشت. در این حال ماند تا آنکه مُرد.

🔸دنیا چیزی نیست جز قطره عسلی بزرگ!
پس آنکه به نوشیدن مقدار کمی از آن اکتفا کرد نجات می‌یابد و آنکه در شیرینی آن غرق شد هلاک می‌شود.

🔹این است حکایت دنیای ما.

🔸چه زیبا مولای متقیان این دنیا را ناچیزتر از آب بینی بز و استخوان خوک در دست جذامی نام نهاد.

‎‌‌‌🆔 @Masaf
دیدگاه ها (۰)

✍ بلاتشبیه؛ خدا هم با بنده‌هاش همین‌طور رفتار می‌کنه.🔹اون بن...

🔅#امام_علی علیه‌السلام:✍️ کسی که زیاد به سرگرمی بپردازد، عق...

🔅امیرالمؤمنین #امام_علی علیه‌السلام:✍️ مَن تَلَذَّذَ بِمَعاص...

🔅#پندانه ✍ سلامی که بوی نیاز می‌دهد🔹یکی از بزرگان می‌گفت: ما...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط