بعد تو بغض و لبخندم را به هم آمیختم

بعد تو بغض و لبخندم را به هم آمیختم
از تو شعری گفتم و اشک خدا را ریختم
بعد تو طعنه ی ثانیه آزارم میداد،
ساعتم را در وسط شهر به دار آویختم
دیدگاه ها (۳)

دلم که گرفته ساز میزنم گاهی برای دلم ، زیر آواز میزنم . . . ...

سلام دوستان عزیز من اومدم دلم براتون تنگ شده بود

خدای مهربون

part 5

پارت سیو نهمخودشو میزددستش و گرفتمالتماست میکنمبه خدا دست خو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط