مثلا بغلم نی و نار وشم آهست بویی
مثلا بغلـم ڪنی و ڪنار ڪَوشـم آهستہ بڪَویی:
بیخیـالِ تقـویمها نازخـاتونـم!
دامـن ڪَلدارت را ڪہ بپـوشی
بهـار میشـود...
روسـرےِ آبیـت را ڪہ سـر ڪنی، بهــارتـر!
مثلا سـر روے شـانہات بڪَذارم و با نـاز بڪَویم:
فـروردین و مهـر و اسفنـدش چہ فـرقی دارد وقتی بهـار آغـوش شماسـت آقـا، اصلا بہ رفـت و آمـدِ این فصـلها اعتبـاری نیسـت،
بهــار خـودِ خـودِ شمایی
حضـرت دلبـر!
مثلا یڪ عمـر بهـارم باشی...
مثلا چهـارفصـل بهـارت باشـم...
بیخیـالِ تقـویمها نازخـاتونـم!
دامـن ڪَلدارت را ڪہ بپـوشی
بهـار میشـود...
روسـرےِ آبیـت را ڪہ سـر ڪنی، بهــارتـر!
مثلا سـر روے شـانہات بڪَذارم و با نـاز بڪَویم:
فـروردین و مهـر و اسفنـدش چہ فـرقی دارد وقتی بهـار آغـوش شماسـت آقـا، اصلا بہ رفـت و آمـدِ این فصـلها اعتبـاری نیسـت،
بهــار خـودِ خـودِ شمایی
حضـرت دلبـر!
مثلا یڪ عمـر بهـارم باشی...
مثلا چهـارفصـل بهـارت باشـم...
- ۳.۲k
- ۱۱ فروردین ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط