هر بار که سخنرانیای سیاسی میشنوم یا سخنرانیهای رهبرانم

هر بار که سخنرانی‌ای سیاسی می‌شنوم یا سخنرانی‌های رهبرانمان را می‌خوانم، از این که سال‌هاست هیچ حرفی که بار انسانی داشته باشد نشنیده‌ام، به وحشت می‌افتم.

همیشه همان کلمات است که همان دروغ ها را تکرار می‌کند. و این حقیقت که مردم پذیرای آنها هستند که خشم مردم، این دلقک های تو خالی را از بین نبرده است. به نظرم دال بر این واقعیت می‌نماید که مردم اهمیتی به این که چگونه بر آنها حکومت شود نمی‌دهند.

آری راست است، آنها با بخش کاملی از زندگیشان و به اصطلاح "علایق حیاتیشان" بازی می‌کنند آری، بازی!

#یادداشت‌ها
#آلبر_کامو
دیدگاه ها (۱۰)

#صبح شدهچشم که می گشایی به تو لبخند می زند زندگیطلوعی دوباره...

چرا انسان تا این حد رنج می برد؟زیرا در زندگی اش، جارو جنجال ...

شکست‌های اجتناب‌ناپذیر را موقتی، موردی و معلول عوامل خارجی ب...

زمانی که یک عاشق عملأ در عشق خود اکراه داشته و بی میل باشد، ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط