فیش مرا نهاده رئیسم برابرم

فیش مرا نهاده رئیسم برابرم
با دیدنش به لرزه در افتاده پیکرم

با مبلغی که داخل فیشم نوشته اند
شرمنده ی صبوری اولاد و همسرم

این مختصر علاج پریشانیم که نیست
دست اجل مگر بکشد شانه بر سرم

برجام هم نبود کلید گشایشی
وقتش رسیده از سر این قصه بگذرم

یک قطره کل مزرعه را تر نمی کند
من خوش خیال و ساده ام و زود باورم

از دست قرض و قسط و قبوض انرژی ام
شد قامتم خمیده و خون شد به (( جیگرم))!!! من مانده ام که کفش پسر را رفو کنم
یا شهریه دهم به دبستان دخترم

دیشب زنم ویار هلو کرده بود و من
وسعم نمی رسد بخرم جز نود گرم

در کوچه با کنایه طلبکار مدعی
شرمم کشد که گویدم ( آقای محترم!) چاقم ولی نه در اثر ناز پروری
از بس که غصه خورده دلم کرده ام ورم

بارم به دوش و آمپر نیرو به سمت صفر
گویا که بار روی تردمیل می برم

در حسرت رسیدن ایام بهتری
شب تا سحر نشسته ام و خیره بر درم

حالم خراب و قصر امیدم خراب تر
خیر سرم مهندس عمران کشورم
#احمدآوازه 💝
دیدگاه ها (۱)

❣ از علامه طباطبایی پرسیدند:چطور ما مسلمانان نماز می‌خوانیم ...

غذای جسم و روان یک زن شادی و نشاط بچه‌اش هست این نشاط رو بر ...

#تاریخاسکندر قبل از حمله به ایران مستأصل بود.ازخودمی پرسیدکه...

نامه ای از خدا... ﻓﺮﺽ ﮐﻨﯿﺪ ﻣﻦ ﺍﺻﻼ ﻭﺟﻮﺩ ﻧﺪﺍﺭﻡ !ﺑﺮﻭﻳﺪ ،ﻣﺜﻞ ﺁﺩﻡ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط