چه بسا ناله ی شب سوز نبودت باشد
چه بسا ناله ی شب سوز نبودت باشد
که سحر ، باد صبا اذن حضورت باشد
لب تو جام شراب ِ من ِ بیمار ، اما
آه و واویلا کاین بار نبودت ، به سهولت باشد
تو که ای آینه ی ماه نبوت منی
در گمانم که نگاهت سزاوار سجودت باشد
تو چراغ روشنی در پس کوچه ی سیه
که تواند شب تاریک ِ ازل ، سنگ صبورت باشد؟
خاطرات دل ویران مرا آرام بخش
عاقبت تا سحر بعد غروبت باشد ....
که سحر ، باد صبا اذن حضورت باشد
لب تو جام شراب ِ من ِ بیمار ، اما
آه و واویلا کاین بار نبودت ، به سهولت باشد
تو که ای آینه ی ماه نبوت منی
در گمانم که نگاهت سزاوار سجودت باشد
تو چراغ روشنی در پس کوچه ی سیه
که تواند شب تاریک ِ ازل ، سنگ صبورت باشد؟
خاطرات دل ویران مرا آرام بخش
عاقبت تا سحر بعد غروبت باشد ....
۴۹۵
۱۵ مرداد ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.