عشق را رِندانه دیدم، همچو دُر، دردانه دیدم
عشق را رِندانه دیدم، همچو دُر، دردانه دیدم
عشق را در یک نگاهِ نافذ و مستانه دیدم
عشق را چون یک ترانه، یک غزل، یک جامی از می
عشق را هر دم به رنگی، چون پِر پروانه دیدم
عشق را در بین مژگانِ بلند و سایه ساری
عشق را از لا به لای صد هزاران شانه دیدم
عشق را چون میکده، در عمقِ چشمان خماری
با جهانی از شراب و ساغر و پیمانه دیدم
عشق را در یک نگاهِ نافذ و مستانه دیدم
عشق را چون یک ترانه، یک غزل، یک جامی از می
عشق را هر دم به رنگی، چون پِر پروانه دیدم
عشق را در بین مژگانِ بلند و سایه ساری
عشق را از لا به لای صد هزاران شانه دیدم
عشق را چون میکده، در عمقِ چشمان خماری
با جهانی از شراب و ساغر و پیمانه دیدم
۵.۸k
۱۶ فروردین ۱۴۰۳