تحرکات آلسعود در اطراف پوتین

تحرکات آل‌سعود در اطراف پوتین؛
آیا پیشنهادات سعودی می‌تواند مسکو را به معامله وسوسه کند؟
آمریکا و متحدانش در جهان عرب، به دنبال یک «معامله بزرگ» با روسیه هستند تا در ازای رضایت روسیه به رفتن بشار اسد، در باغ سبز همکاری های پرسود با کشورهای ثروتمند خلیج فارس را برایش بگشایند.
به طور کلی، این دو واقعیت نشان می دهد که عربستان و سایر کشورهای خلیج فارس، به مسکو پیشنهاد می کنند که در عوض توقف حمایت از دولت سوریه، از قراردادهای کلان تجاری، سرمایه گذاری ها و افزایش قیمت نفت با همکاری سعودی و شرکایش برخوردار شود. می شود گفت که این ها «هویج» های این معامله هستند.قطعا، «چماق»هایی هم هستند. وزیرخارجه آمریکا، جان کری، و همتای سعودیش عادل الجبیر، گفته اند که ائتلاف به رهبری آمریکا در سوریه قرار است با مشارکت سربازان سعودی، فارغ از حضور نیروهای روسی در سوریه، عملیات های میدانی خود را تشدید کنند. الجبیر این گفته خود را در لندن، در همان روزی که اپوزیسیون سوریه از طرح خود رونمایی کرد، تکرار نمود.حضور سربازان سعودی در خاک سوریه می تواند مشکلات زیادی برای روسیه ایجاد کند. علاوه بر این، ترکیه نیز اعلام کرد که آماده است به عملیات آفندی نیروهای آمریکایی به «رقّه»، پایتخت خودخوانده خلافت داعش، ملحق شود. اگر روسیه پیشنهادات اپوزیسیون دولت سوریه را نپذیرد، محتمل است که واشینگتن از ایده انکارا حمایت کند.

طراحان «طرح جایگزین» (plan B)، این گونه اندیشیده اند که اگر چنین اتفاقی بیافتد، روسیه خود را در شرایط دشواری خواهد یافت. (طبق پیش بینی آن‌ها) روسیه با ادامه پشتیبانی سفت و سخت از اسد، ممکن است ابتکار عمل در جنگ با داعش را به آمریکا، ترکیه و سعودی بدهد که (تردید نیست) افتخار این فتح را به حساب خود واریز می‌کنند. آن گاه تعیین سرنوشت رییس جمهور سوریه با فاتحان خواهد بود. در این صورت، طبق این سناریو، روسیه که چشم انداز همکاری پرسود با کشورهای عربی را هم از دست داده، دست خالی خواهد ماند.
در چشم انداز وسیع تر، دشمن سعودی در سوریه و در کل غرب آسیا، ایران است. آن ها به دنبال ایجاد یک حصار ضد ایران در سوریه هستند. به علاوه سعودی ها می خواهند که روسیه از مشارکت منطقه ای خود با سوریه دست بردارد. به نظر می رسد که فرمول فوق الذکر را می توان این گونه تفسیر کرد که سعودی ها به مسکو این پیام را می دهند که جبران خسارت های ناشی از قطع روابطش با ایران را به عهده می گیرند.

اما، اگر از یک منظر کلانِ عملگرایانه به بنگریم، باید اذعان کرد که نه «هویج»ها چنگی به دل می زنند، نه «چماق»ها چندان متقاعدکننده اند. نخست، جبران ضرر از دست دادن ایران برای روسیه، با وعده قراردادهای چند میلیاردی و سرمایه گذاری های کلان، غیرممکن است. اگر همه این قراردادها و سرمایه گذاری ها واقعی باشد، باز حضور یک همسایهِ غیردوست در جنوب روسیه (با توان موشکی و پتانسیل ساخت بمب هسته ای) تنها با یک موقعیت راهبردی قابل اتکاء در خلیج فارس قابل جبران است.

ثانیا، در موضوع «چماق»ها، به نظر می رسد که زمان اِعمال plan B، از سوی آمریکا تقریبا تمام شده است. ایالات متحده دست به کارزار نظامی گسترده، در آستانه انتخابات ریاست جمهوری و تا زمان معلوم شدن ساکن بعدی کاخ سفید نخواهد زد. البته باید احتمالی هر چند کمرنگ را برای تصمیمات غیرمنتظره، از برنده جایزه صلح نوبل، باراک اوباما، به ویژه بعد از تجربه تحقیرآمیز در چین، لحاظ کرد. با این وجود، چند
ان محتمل و حتی عقلانی نیست که اوباما در زمان کوتاه مانده به پایان دوره اش، به قیمت تقابل مسلحانه با نیروهای روسی، تمام قد وارد معرکه سوریه شود.حال روسیه باید منتظر بماند تا این شرکاء رویکردی مسوولانه تر به مشکل پیدا کنند و با پیشنهادی جدّی تر جلو بیایند.
دیدگاه ها (۱)

هدف از دوقطبی سازی کاذب چیست ؟ *****************************...

هدف از دوقطبی سازی کاذب چیست ؟ *****************************...

این فتنه اکبر است ....

آمریکا و روسیه بر سر تمدید آتش‌بس در سوریه توافق کردند وزارت...

بسم الله الرحمن الرحیمپاسخ قسمت سوم : امریکا ورشکسته‌ترین و ...

سیاسی اجتماعی

بسم الله الرحمن الرحیم پاسخ قسمت اول :لذا ما خود را پیروز ای...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط