تفسیر سوره انعام، آیه 30
لطفا ورق بزنید
أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
وَ لَوْ تَرى إِذْ وُقِفُوا عَلى رَبِّهِمْ قالَ أَ لَيْسَ هذا بِالْحَقِّ قالُوا بَلى وَ رَبِّنا قالَ فَذُوقُوا الْعَذابَ بِما كُنْتُمْ تَكْفُرُونَ «30»
و اگرببينى آنگاه كه در برابر پروردگارشان بازداشته شدهاند، (خدا) مىفرمايد: آيا اين (رستاخيز) حقّ نيست؟ مىگويند: بلى، به پروردگارمان سوگند (كه حقّ است). او مىفرمايد: پس به كيفر كفرورزىها و كفرانهايتان، عذاب را بچشيد.
معانی کلمات آیه
«عَلَی رَبِّهِمْ»: در پیشگاه دادگاه پروردگارشان. مضاف محذوف است و تقدیر چنین است: عَلَی قَضآءِ وَ جَزآءِ رَبِّهِمْ. «بِمَا»: به سبب. در عوض. در مقابل. به همان چیزی که. واژه (ما) میتواند مصدریّه یا موصول باشد، ولی مصدریّه بهتر است.
تفسیر نور
نکته ها
در آيهى 27 و 30، دو بار كلمهى «وَ لَوْ تَرى» تكرار شده است تا صحنههاى سخت قيامت را ترسيم و گامى براى هدايت مردم باشد.
طبق آيهى 30 خداوند با مجرم سخن مىگويد. ولى بعضى آيات، سخن گفتن خدارا با آنان نفى مىكند. «لا يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ»*، اين مطلب يا اشاره به مواقف و صحنههاى مختلف در قيامت است، و يا آنكه مراد آن است كه خداوند با آنان كلام طيّب و دلشادكننده نمىگويد.
در آيهى 22، خداوند كفّار را در برابر نفى توحيد مؤاخذه نمود: «أَيْنَ شُرَكاؤُكُمُ» و در آيه 27 به خاطر تكذيب نبوّت مؤاخذه كرد: «لا نُكَذِّبَ بِآياتِ رَبِّنا» و در آيهى 30 به سبب انكار قيامت مؤاخذه مىكند. «أَ لَيْسَ هذا بِالْحَقِّ»
جلد 2 - صفحه 439
اسلام براى انسانها چند نوع حيات را ترسيم مىكند:
1. حيات دنيا. «زَهْرَةَ الْحَياةِ الدُّنْيا» «1»
2. حيات برزخى. «مِنْ وَرائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلى يَوْمِ يُبْعَثُونَ» «2»
3. حيات معنوى و هدايت. «دَعاكُمْ لِما يُحْيِيكُمْ» «3»
4. حيات اجتماعى. «وَ لَكُمْ فِي الْقِصاصِ حَياةٌ» «4»
5. حيات طيبه (در سايهى قلب آرام و قناعت). «فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَياةً طَيِّبَةً» «5»
پیام ها
1- مشركان، افرادى سطحىنگر و مادّى هستند و محدودهى حيات را تنها در همين دنيا مىبينند و منكر رستاخيزند. «إِنْ هِيَ إِلَّا حَياتُنَا الدُّنْيا»
(اگر در جاى ديگر قرآن مشركان بت را شفيع خود مىدانند: «هؤُلاءِ شُفَعاؤُنا» «6» مرادشان شفاعت در دنياست. «7»)
2- خداوند، پيامبرش را تسليت و دلجويى مىدهد كه همهى لجاجتها بىپاسخ نخواهد ماند. «وَ لَوْ تَرى»
3- مجرمان، همانند اسيران ذليل، بازداشت و نگهداشته مىشوند. «إِذْ وُقِفُوا»
4- اعترافات كفّار و مشركان در قيامت، سودى ندارد. قالُوا بَلى ... فَذُوقُوا
5- كفّار، در قيامت بارها سوگند ياد مىكنند. «وَ اللَّهِ رَبِّنا ما كُنَّا مُشْرِكِينَ- قالُوا بَلى وَ رَبِّنا»
6- كيفرهاى قيامت، به خاطر مداومت در كفر و انكار معاد در دنياست. وَ ما نَحْنُ بِمَبْعُوثِينَ ... فَذُوقُوا الْعَذابَ بِما كُنْتُمْ تَكْفُرُونَ
«1». طه، 131.
«2». مؤمنون، 100.
«3». انفال، 24.
«4». بقره، 179.
«5». نحل، 97.
«6». يونس، 18.
«7». تفسيرالميزان.
تفسير نور(10جلدى)، ج2، ص: 440
.
.
#تفسیر_نور
#آیات_کریمه
#سوره_انعام
#ختم_انعام
آیات کریمه
أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
وَ لَوْ تَرى إِذْ وُقِفُوا عَلى رَبِّهِمْ قالَ أَ لَيْسَ هذا بِالْحَقِّ قالُوا بَلى وَ رَبِّنا قالَ فَذُوقُوا الْعَذابَ بِما كُنْتُمْ تَكْفُرُونَ «30»
و اگرببينى آنگاه كه در برابر پروردگارشان بازداشته شدهاند، (خدا) مىفرمايد: آيا اين (رستاخيز) حقّ نيست؟ مىگويند: بلى، به پروردگارمان سوگند (كه حقّ است). او مىفرمايد: پس به كيفر كفرورزىها و كفرانهايتان، عذاب را بچشيد.
معانی کلمات آیه
«عَلَی رَبِّهِمْ»: در پیشگاه دادگاه پروردگارشان. مضاف محذوف است و تقدیر چنین است: عَلَی قَضآءِ وَ جَزآءِ رَبِّهِمْ. «بِمَا»: به سبب. در عوض. در مقابل. به همان چیزی که. واژه (ما) میتواند مصدریّه یا موصول باشد، ولی مصدریّه بهتر است.
تفسیر نور
نکته ها
در آيهى 27 و 30، دو بار كلمهى «وَ لَوْ تَرى» تكرار شده است تا صحنههاى سخت قيامت را ترسيم و گامى براى هدايت مردم باشد.
طبق آيهى 30 خداوند با مجرم سخن مىگويد. ولى بعضى آيات، سخن گفتن خدارا با آنان نفى مىكند. «لا يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ»*، اين مطلب يا اشاره به مواقف و صحنههاى مختلف در قيامت است، و يا آنكه مراد آن است كه خداوند با آنان كلام طيّب و دلشادكننده نمىگويد.
در آيهى 22، خداوند كفّار را در برابر نفى توحيد مؤاخذه نمود: «أَيْنَ شُرَكاؤُكُمُ» و در آيه 27 به خاطر تكذيب نبوّت مؤاخذه كرد: «لا نُكَذِّبَ بِآياتِ رَبِّنا» و در آيهى 30 به سبب انكار قيامت مؤاخذه مىكند. «أَ لَيْسَ هذا بِالْحَقِّ»
جلد 2 - صفحه 439
اسلام براى انسانها چند نوع حيات را ترسيم مىكند:
1. حيات دنيا. «زَهْرَةَ الْحَياةِ الدُّنْيا» «1»
2. حيات برزخى. «مِنْ وَرائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلى يَوْمِ يُبْعَثُونَ» «2»
3. حيات معنوى و هدايت. «دَعاكُمْ لِما يُحْيِيكُمْ» «3»
4. حيات اجتماعى. «وَ لَكُمْ فِي الْقِصاصِ حَياةٌ» «4»
5. حيات طيبه (در سايهى قلب آرام و قناعت). «فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَياةً طَيِّبَةً» «5»
پیام ها
1- مشركان، افرادى سطحىنگر و مادّى هستند و محدودهى حيات را تنها در همين دنيا مىبينند و منكر رستاخيزند. «إِنْ هِيَ إِلَّا حَياتُنَا الدُّنْيا»
(اگر در جاى ديگر قرآن مشركان بت را شفيع خود مىدانند: «هؤُلاءِ شُفَعاؤُنا» «6» مرادشان شفاعت در دنياست. «7»)
2- خداوند، پيامبرش را تسليت و دلجويى مىدهد كه همهى لجاجتها بىپاسخ نخواهد ماند. «وَ لَوْ تَرى»
3- مجرمان، همانند اسيران ذليل، بازداشت و نگهداشته مىشوند. «إِذْ وُقِفُوا»
4- اعترافات كفّار و مشركان در قيامت، سودى ندارد. قالُوا بَلى ... فَذُوقُوا
5- كفّار، در قيامت بارها سوگند ياد مىكنند. «وَ اللَّهِ رَبِّنا ما كُنَّا مُشْرِكِينَ- قالُوا بَلى وَ رَبِّنا»
6- كيفرهاى قيامت، به خاطر مداومت در كفر و انكار معاد در دنياست. وَ ما نَحْنُ بِمَبْعُوثِينَ ... فَذُوقُوا الْعَذابَ بِما كُنْتُمْ تَكْفُرُونَ
«1». طه، 131.
«2». مؤمنون، 100.
«3». انفال، 24.
«4». بقره، 179.
«5». نحل، 97.
«6». يونس، 18.
«7». تفسيرالميزان.
تفسير نور(10جلدى)، ج2، ص: 440
.
.
#تفسیر_نور
#آیات_کریمه
#سوره_انعام
#ختم_انعام
آیات کریمه
۱.۳k
۲۹ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.