دل شکستگی که شاخ و دم ندارد

دل شکستگی که شاخ و دم ندارد
همین که
میان قهقه هایت بی هوا ساکت میشوی
چشمانت از اشک میسوزد
دلت هم که شکسته باشد با کوچکترین تلنگر اشکت سرازیر میشود و یاد تمام خاطراتی میفتی که از شیشه زلال تر بود و حالا تکّه تکّه و ترک خورده است...
و چیزی نمیخواهی جز یک آسمان گرفته و درهم
یک غروب دلگیر پاییز
یک بغض محبوس در گلو
و خیابانی بی انتها....
#سونا_محمدی
دیدگاه ها (۱)

کدام شما بعضی وقتها دیوانه نشده؟ کدام شما دور و بر یک خانه ب...

من دوستت دارم هزار هزار پس بگریز از من از آتشم ! از دودم !که...

داشتن باور مثبتمثل آب دادن به یک دانه استدر ابتدا چیزی مشخص ...

شما یادتون نمیادافسانه های زیادی در موردش وجود داشت میگفتن :...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط