مثل گلهای ترک خورده کاشی شده ام
مثل گلهای ترک خورده کاشی شده ام
بعد تو پیر که نه، من متلاشی شده ام
پیش، از آنکه به هر کوچه و هر خانه رِسم
غرق در واهمه ی اینکه نباشی شده ام
هر زمان با همه کس در همه جا درگیرم
مدتی هست که من اهل حواشی شده ام
دیگر این عرصه ی کاغذ نبود جای قلم
عاشق تیغه جانکاهِ تراشی شده ام
چون رسیدن به تو دیگر نشود قسمت من
غرق در خوابِ زمانی که تو باشی شده ام
بعد تو پیر که نه، من متلاشی شده ام
پیش، از آنکه به هر کوچه و هر خانه رِسم
غرق در واهمه ی اینکه نباشی شده ام
هر زمان با همه کس در همه جا درگیرم
مدتی هست که من اهل حواشی شده ام
دیگر این عرصه ی کاغذ نبود جای قلم
عاشق تیغه جانکاهِ تراشی شده ام
چون رسیدن به تو دیگر نشود قسمت من
غرق در خوابِ زمانی که تو باشی شده ام
۸۳۶
۲۲ مهر ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.