او گلی را به سینه ی من کاشت

او گلی را به سینه یِ من کاشت،
که بهارش خزان نخواهد داشت♥ ️
‎‏‎‌‌‌‌‎‏‎‌‌‌‌‎‏‎‌‌‌‌‎‏‎‌‌
دیدگاه ها (۱)

بی او نتوان رفتن ...بی او نتوان گفتن ....

"هوای اردیبهشت" و " نمِ باران" و دست هایی که نیست...اصلا رسا...

نیستم لایق کنم مدح و ثنایت یا اباالفضلاز ازل مدح تو را گفته ...

ای دست تو، دستگیر عالموی در رخ تو علی مجسمدریای عمیق مهربانی...

اینجا هنوز کسی‌ است،که به‌اندازه ی هزاران ‌نفر نیست.و جایش ر...

سیلام

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط