گاهی دلم برای تو تنگ می شود
گاهی دلم برای تو تنگ می شود
اما نه عکس یادگاری داریم
نه آلبوم مشترکی که آنرا نگاه کنم..
انگار همیشه جای تو در عکسهایم خالیست.
گاهی دلم برای تو تنگ می شود
برای ترانه هایی که با هم نخوانده ایم
برای دستی که در دستانم را لمس نکرده
برای جیغ هایی که از شدت خوشحالی وسط خیابان نکشیده ایم
حتی
برای آن پیرزنی که سرش را از پنجره بیرون نیاورده و داد نزده که؛ هیس مگر خواب و آسایش ندارید؟
گاهی دلم برای تو تنگ می شود
این گاهی انگار بوی همیشه به خود گرفته
نمی آیی؟
اما نه عکس یادگاری داریم
نه آلبوم مشترکی که آنرا نگاه کنم..
انگار همیشه جای تو در عکسهایم خالیست.
گاهی دلم برای تو تنگ می شود
برای ترانه هایی که با هم نخوانده ایم
برای دستی که در دستانم را لمس نکرده
برای جیغ هایی که از شدت خوشحالی وسط خیابان نکشیده ایم
حتی
برای آن پیرزنی که سرش را از پنجره بیرون نیاورده و داد نزده که؛ هیس مگر خواب و آسایش ندارید؟
گاهی دلم برای تو تنگ می شود
این گاهی انگار بوی همیشه به خود گرفته
نمی آیی؟
۱.۳k
۲۳ دی ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.