من مناجات درختان را هنگام سحر

من مناجات درختان را هنگام سحر
رقص عطر گل یخ را با باد

نفس پاک شقایق را در سینه کوه
صحبت چلچله ها را با #صبح

نبض پاینده هستی را در گندم زار
گردش رنگ و طراوت را در گونه گل
همه را میشنوم...
می بینم...

من به این جمله نمی اندیشم #به_تو_می_اندیشم


"فریدون مشیری

‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
دیدگاه ها (۱)

بیچاره پاییز …دستش نمک ندارد!این همه باران به آدم ها می بخشد...

بمیرم برات آبجیه قشنگم 😥

کار شاقی نکرده‌ام،فقط به زانو در نیامدمفقط تاریکی را، از تکل...

دلم یک زمستانِ جانانه می خواهد ...یک خیابان و برفی که یکریز ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط