به عزت چون نبخشیدی به ذلت می ستانندت

به عزت چون نبخشیدی به ذلت می ستانندت
چرا عاقل نیندیشد هم از آغاز پایان را


#شهریار
#عاشقانه_های_پاک #عاشقانه #عشق #فکرنو
دیدگاه ها (۷)

مصــداق #حدیثیـم بـه شایستـه تریـن شکــل"النـّـاسُ حَریص ٌ "...

پیرم و گاهی دلم یاد جوانی می کندبلبل شوقم هوای نغمه خوانی می...

ببخشید، سکه دارید؟!می خواهم به گذشته ها زنگ بزنمبه آن روزهاب...

دستم به دامنت مادردعا کن که دیگرشب ها خوابش را نبینم...#عاشق...

بقای عشق باورم نیست ولی عشق تو پایانم شدرفتی و خاک من آغشته ...

عشق ( درد بی پایان)

گاه در گستره ی بی پایان هستی دو روح از یک نور زاده میشوند؛ و...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط