آرام بگیر

آرام بگیر

آرام بگیر و هیچ مگو

بگذار تک دانه یِ خشک و گندیده یِ وجودم
در بیشه زارِ سردِ این حجمِ سرشار از خفقان
جان بگیرد و جوانه بزند

آری!

آرام بگیر

آرام بگیرو ببین
چگونه انگشتانِ این کالبدِ عاصی
رشد میکنند و بالا میروند
اوج میگیرند و ستارگان را چنگ خواهند زد

تا آنجا که دیگر
پرندگانِ بلند پروازِ خیالم
از شوقِ نورِ ماه و بویِ ستارگان
بال های خویش را نفرسایند

جایی که دیگر
مردِ تن خسته و رنجورِ درونم
از عطشِ عشق
هیچ سایه ای را نجوید

آری فقط
آرام بگیر و هیچ مگو
آرام بگیر و
ببین...

#روز_به
دیدگاه ها (۲)

-بی‌ خود بنِشین پیشم ؛بی‌ خود کُن و بی‌ خویشم ...#مولانا

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط