💜💜
💜💜
هستم به کنـار تو ، ولی فاصله داری
از دست من و از همـه دنیا گله داری
حسرت به دلم مانده و یخ کرده لبانم
با مبحث بوسـه تـو چـرا مسئله داری
امشب که شدم غرقه به خونابه اشکم
در مجلس شاهـانهی خـود هلهلـه داری
از گوشهی آن چشم تو آوار به دل ریخت
در هـر نگهت مثل گسـل زلـزله داری
گفتم که بیا گوشـهی دنجی بنشینیم
گفتی که برو، وای که تو حوصله داری
آغوش تو ختـم همهی فاصله ها بود
هرگز نشده قسمت من ، مشغله داری
هستم به کنـار تو ، ولی فاصله داری
از دست من و از همـه دنیا گله داری
حسرت به دلم مانده و یخ کرده لبانم
با مبحث بوسـه تـو چـرا مسئله داری
امشب که شدم غرقه به خونابه اشکم
در مجلس شاهـانهی خـود هلهلـه داری
از گوشهی آن چشم تو آوار به دل ریخت
در هـر نگهت مثل گسـل زلـزله داری
گفتم که بیا گوشـهی دنجی بنشینیم
گفتی که برو، وای که تو حوصله داری
آغوش تو ختـم همهی فاصله ها بود
هرگز نشده قسمت من ، مشغله داری
۳۹.۱k
۱۵ بهمن ۱۴۰۲