برای دیدزدن دستان مردانه ات تا آن سر کتابخانه آمدم
برای دیدزدنِ دستانِ مردانه ات تا آن سر کتابخانه آمدم
کت آویزانت را یواشکی بوئیدم
شال گردنِ ظریفت را بوسیدم و انتهای آن عطرم را چکاندم
و در نهایت آخرین دکمه ی کتت را شُل کردم
تا روی سنگفرش خیابان های مسیر رفت و آمدت با اشتیاق پیدایش کنم و به سینه ام سنجاق کنم.
#اسمافرشی
کت آویزانت را یواشکی بوئیدم
شال گردنِ ظریفت را بوسیدم و انتهای آن عطرم را چکاندم
و در نهایت آخرین دکمه ی کتت را شُل کردم
تا روی سنگفرش خیابان های مسیر رفت و آمدت با اشتیاق پیدایش کنم و به سینه ام سنجاق کنم.
#اسمافرشی
- ۳.۹k
- ۰۴ آبان ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط