گاهی چه بی گناه دلت پیر میشوداینجا همان دمی است که زود د
گاهی چه بی گناه، دلت پیر میشوداینجا همان دمی است که زود دیر میشودگاهی به رغم تشنگی عشق، عاقبتبا حسرتی فقط، عطشت سیر میشودگاهی همان دو چشم که رامت نموده بودبی رحم چون کمان کمانگیر میشودگاهی همان گلی که به دل پروراندیشخارش به سینه ات چه نفس گیر میشودگاهی که آرزوست بغل سازیش به مهرتنها سراب اوست که تصویر میشودگاهی نیایشت که فقط بهر وصل بودچون نیست قسمتت، به دلت تیر میشودگاهی صدای بارش باران که دلرباستبا چتر تک سواره چه دلگیر میشودگاهی که ضرب و جمع به راهی نمی رسدمن کم شوم ز یار، چه تفسیر میشودگاهی مسیر عشق، ز پیکار عقل و دلاز تیزی و خطر، چو شم
- ۴۱۱
- ۱۳ دی ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط