آخرین بار که من خندیدم

آخرین بار که من خندیدم
علتش پول نبود ...
انعکاس جک هرروز نبود ...
علتش خنده یک دقلک یا زمین خوردن یک کور نبود ...
من به « من » خندیدم ...
که چو یک دقلک گیج
نقش خنده به صورت دارم
و دلم میگیرد ‌...
#ناشناس


پی نوشت : قبلنا معنی این شعرو نمیدونستم ، نکه ندونم چی میگه ها میفمیدم منظورش چیه ولی سطحی میدونستم ، فقط درکم ازش این بود که به خودش خندیده چون الکی میخنده
ولی الان انگار یکم معنیش برام واضح تر شده
نمیدونم چحوری بگم ...
احساس میکنم تک به تک کلماتو میفهمم
احساس میکنم منظور شاعرشو میفهمم
احساس میکنم درکش میکنم
مثلا همین جمله ( من به « من » خندیدم ) اصلا منظورش از من دوم ، جسمش نیست ، شکلش نیست قیافش نیست منظورش احساساتشه ، بنظرم هممون یکیو تو وجودمون داریم ک اسمش هست « من » ، و آدما معمولا خودشونو تو اولویا قرار نمیدن و در اینجور مواقع چقدر اون « من » عذاب میکشه
کسی که واقعا « من » رو درک کرده باشه و شناخته باشه می‌فهمه چی میگم
دیوونه ام نیستم !!