من شاعرم خوش می زنم از عشق و از مستی رقم

من شاعرم! خوش می زنم ، از عشق و از مستی رقم
اما به چشمانت قسم ، چشم تو خوشتر می زند

من می شناسم پنجه را ، این تکنواز آشنا
عشق است هرچند این نوا ، با ساز دیگرمی زند
ای عشق از آن مشرق درآ ، روشن کن این ظلمت سرا
کاین شب جدا از تو مرا ، بر دیده خنجر می زند
یک جرعه زین می نوش کن ، وز های و هو خاموش کن
عشق است اینک گوش کن انگشت بردرمی زند.
دیدگاه ها (۲)

یادمان باشد ما مردها به اشتباه فکر می کنیم که زنها شیفته ی م...

هر زنی حق داردکه دیوانه وار عاشق شودهر زنی حق داردبرای یک با...

میخواهم از چشم خدا قایم شوم ..!!باز کن آغوشت را ؛#آغوش_تـــ...

"مَـــــــــــــــــــن" .... شعــــر مـی نویســـــم ...."تُ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط