من شاعرم خوش می زنم از عشق و از مستی رقم
من شاعرم! خوش می زنم ، از عشق و از مستی رقم
اما به چشمانت قسم ، چشم تو خوشتر می زند
من می شناسم پنجه را ، این تکنواز آشنا
عشق است هرچند این نوا ، با ساز دیگرمی زند
ای عشق از آن مشرق درآ ، روشن کن این ظلمت سرا
کاین شب جدا از تو مرا ، بر دیده خنجر می زند
یک جرعه زین می نوش کن ، وز های و هو خاموش کن
عشق است اینک گوش کن انگشت بردرمی زند.
اما به چشمانت قسم ، چشم تو خوشتر می زند
من می شناسم پنجه را ، این تکنواز آشنا
عشق است هرچند این نوا ، با ساز دیگرمی زند
ای عشق از آن مشرق درآ ، روشن کن این ظلمت سرا
کاین شب جدا از تو مرا ، بر دیده خنجر می زند
یک جرعه زین می نوش کن ، وز های و هو خاموش کن
عشق است اینک گوش کن انگشت بردرمی زند.
- ۱.۸k
- ۰۷ اسفند ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط