استاد سخت گیر من پارت۷

استاد سخت گیر من پارت۷
ا.ت: یانگگگ چیکار میکنیی
یانگ: اشکالی داره
ا.ت: معلومههه
یانگ: خیلی سفیدیی
ا.ت: یانگگ فشارم ندههه استاد داره نگاه میکنه زشتهه
☆ویو جونگ کوک☆
داشتم درس میدادم که دیدم یانگ داره رونه ا.ت رو فشار میده خونم به جوش اومده بود رگ گردنم زده بود بیرون ولی چیزی نگفتم چون اینجوری تابلوئه
(پرش زمانی به توی ماشین)
جونگ کوک: میشه بپرسم اون آشغال داشت چه گوهی میخورد(داد)
ا.ت: نمیفهمم منظورتونو
جونگ کوک: اون یانگ عوضی برا چی باید بهت دست بزنه توعم هیچکاری نکردی
ا.ت: من هر کاری کردم بازم فایده نداشت اون کاره خودشو کرد نمیدونم چرا یهو اینجوری کرد بعدشم اصلا شما چرا بهت بر میخوره؟
جونگ کوک: چون من
ا.ت: خبب؟؟؟
جونگ کوک: خب راستش
ا.ت: میشه بگیننن
جونگ کوک: ازت خوشم میاد
☆ویو ا.ت☆
وقتی فهمیدم ازم خوشش میاد داشتم دیوونه میشدم یعنی حسم دو طرفسس وایی جیغغغ دلم میخواد بپرم بغلششش
ا.ت: چی چییییییی من دانش اموزتممم برا چی از من خوشت میادد
جونگ کوک: میدونم حسم یک طرفس ببخشید که گفتم ازت خوشم میاد
ا.ت: تو از کجا میدونی یک طرفس؟
جونگ کوک: مگه غیر از اینه؟
ا.ت: خب
جونگ کوک: خب؟
ا.ت: منم ازت خوشم میاد
جونگ کوک: چیییییی
ا.ت: نمیشنوییی روت کراش زدممم عاشقت شدم ازت خوشم میادد متوجه اییییی
جونگ کوک: یعنی الان منو تو از هم دیگه خوشمون میاددد جرر
این که عالیه
ا.ت: اوهومم
جونگ کوک بغلم کرد منم متقابل بغلش کردم آغوش گرمی داشت داشتم دیوونه میشدم
جونگ کوک: ا.ت خیلی دوست دارممم
ا.ت: مننم خیلی دوست دارم استاااددد
جونگ کوک: نه دیگه من استادتم ولی از این به بعد ددیتم هستم
ا.ت(خجالت)
جونگ کوک: خجالت نکش کوچولو