شیر و رفیقاش مشروب میخوردن و خوش میگذروندن یه دفه شیر ساع

شیر و رفیقاش مشروب میخوردن و خوش میگذروندن یه دفه شیر ساعتشو نگا میکونه میگه. ای وای ساعت ۱۱شد بایدبرم زنم خونه منتظره! گاو پوزخندی میزنه میگه: زن ذلیلو نگا! ادعاتم میشه که سلطان جنگلی! شیر لبخند تلخی میزنه میگه: توی خونه یه شیر منتظرمه: نه یه گاوی مثل تو!! به سلامتی همه شیر صفت ها...
دیدگاه ها (۱)

در این دنیا اگر غم هستصبوری کن خدا هم هستاگر دشمن کنارت هستم...

وقتی آغوشت را به روی آرزوهایم باز می کنی آنقدر مجذوب گرمای و...

ﭼﻪ ﺧﻮﺏ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻫﺴﺘﯽ !ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﻫﺴﺘﯽ ،ﻭﺭﻭﺩ ﻫﺮ ﻏﺮﯾﺒﻪ ﺍﯼ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺳﺮ...

آرزوهایت را بر کاغذی یاد داشت کن تا فراموش نکنی...

خب خب بعد از قرن ها امدم

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط