در ساحل ماسه ای با خدا قدم میزدم.
در ساحل ماسه ای با خدا قدم میزدم.
به پشت سرم نگاه کردم،
جاهایی که از خوشی ها حرف زده بودیم
دو ردپا بود
و جاهایی که از سختی ها حرف زده بودیم
جای یک ردپا بود.
به خدا گفتم در سختی ها کنارم نبودی؟
گفت آن ردپایی که میبینی من هستم؛
تو را در سختی ها به دوش می کشیدم!....
.
.
.
.
.
🌹 ممنون میشم نثار محمد و ال محمد بفرستید 🌹
به پشت سرم نگاه کردم،
جاهایی که از خوشی ها حرف زده بودیم
دو ردپا بود
و جاهایی که از سختی ها حرف زده بودیم
جای یک ردپا بود.
به خدا گفتم در سختی ها کنارم نبودی؟
گفت آن ردپایی که میبینی من هستم؛
تو را در سختی ها به دوش می کشیدم!....
.
.
.
.
.
🌹 ممنون میشم نثار محمد و ال محمد بفرستید 🌹
۴۱۰
۰۴ مهر ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.