صدای باران بر روی سنگ فرش خیابان

صدای باران بر روی سنگ فرش خیابان....
زمزمه میکند ترانه تنهایی مرا...
پنجره خیالم را میگشایم تا نظاره کنمش....
چتر تنهایی زیر باران منتظر من ....
با صدای نحیفش مرا میخواند....
تا قدم بردارم با او زیر باران....
در تنهایی شب....
من و چتر و باران...
آسمان گویی بغضش شکست....
از درد تنهایی من....
رگبار نگاهش بر سرم فرود آمد...
و من آرام آرام برگشتم به سوی پنجره خیالم ...
کاش....
کاش پنجره بسته بود....

ashkan.h
دیدگاه ها (۷)

هــوای تو را میــخواهم در این حال دلتنــگیامــواجــی از یاد ...

دستم خالی ...چشمم گریان ...دلم طوفان ...خدایا ...محتاج.تو ام...

گاهـی بـایـدفـاتحـه ے خـاطـره اے رو خـونـد...وگـرنـه همـون خ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط