حیف بود...حیف بود اگر می مردی...
حیف بود...حیف بود اگر می مردی...
بین تو و خدا چه گذشت که این چنین دلتنگت شده بود...که خدا هم تاب نیاورد...و تو را پیش خودش برد...
عزیزدردانه ی خدا،
کاش میگفتی که پس از چله نشینی در کوی زینب سلام الله علیها و چهل روز دلدادگی ، آن لحظه ی آخر چطور گذشت؟
لبخند عمه ی سادات را دیدی؟؟
بعد از یک عمر مستی در روضه های ارباب دیدن چهره نورانی آقا چه لذتی داشت؟؟
از آن شبی بگو که تازه به جمع شهدا پیوستی...برادرت رسول به استقبالت آمد مگر نه؟؟
آااااه...همه این سوالات در ذهنم مرور میشود...
آن روزهایی که تو داشتی خودت را برای از جان گذشتن آماده میکردی ،من سرگرم دنیا بودم...
تو ثابت کردی "هنوز هم برای شهادت فرصت هست... دل راباید صاف کرد..."
با دستان آسمانی ات، دستان من که از واماندگی توان بالا آمدن ندارند را بگیر...
شهید شدی که دست امثال من را بگیری...
@shahid_dehghan
.
#دلنوشته_اعضا
#چهل_روز_گذشت...
#صلوات
بین تو و خدا چه گذشت که این چنین دلتنگت شده بود...که خدا هم تاب نیاورد...و تو را پیش خودش برد...
عزیزدردانه ی خدا،
کاش میگفتی که پس از چله نشینی در کوی زینب سلام الله علیها و چهل روز دلدادگی ، آن لحظه ی آخر چطور گذشت؟
لبخند عمه ی سادات را دیدی؟؟
بعد از یک عمر مستی در روضه های ارباب دیدن چهره نورانی آقا چه لذتی داشت؟؟
از آن شبی بگو که تازه به جمع شهدا پیوستی...برادرت رسول به استقبالت آمد مگر نه؟؟
آااااه...همه این سوالات در ذهنم مرور میشود...
آن روزهایی که تو داشتی خودت را برای از جان گذشتن آماده میکردی ،من سرگرم دنیا بودم...
تو ثابت کردی "هنوز هم برای شهادت فرصت هست... دل راباید صاف کرد..."
با دستان آسمانی ات، دستان من که از واماندگی توان بالا آمدن ندارند را بگیر...
شهید شدی که دست امثال من را بگیری...
@shahid_dehghan
.
#دلنوشته_اعضا
#چهل_روز_گذشت...
#صلوات
۱.۴k
۰۳ دی ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.