من میدانم

من می‌دانم
که اندوه من برابر است 
با اندوه سواری که 
صدای سم اسبش را
با صدای خرد شدن آهسته خرد شدن برگ‌ها
اشتباه می‌کنند
با شب‌بویی که تاریکی‌ خود را 
از دست می‌دهد
با نارنجی که تنها بر میز است...

#جهان_کوچک_من❦‌⃟🌎
دیدگاه ها (۱)

#جهان_کوچک_من❦‌⃟🌎

ما توقع زیادی نداشتیمتنها دلمان می خواست جواب خوبی ها خوبی ب...

#لری_تایم❤ #مو_خرمایی👌#سعید_حسینی...#نوراباد_ممسنی_عشق_وطن❤️...

#گرشا_گرشا_گرشا❤ مگه پاییز اومده...!؟

چپتر ۸ _ سایه های تارهوا سردتر از همیشه بود. باربارا با گلدا...

بازگشت فرمانده

در جست و جوی حقیقت(پارت25 بخش 2)

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط