یک زمانی زود دیر میشه (:
یک زمانی زود دیر میشه (:
دلم برات تنگ شده مامان بزرگ ....
چقدر احمق بودم که برای آخرین بار به دیدنت نیومدم
نمیدونستم آخرین باره که میبینمت (:
از خودم متنفرم که داره صدات رو یادم میره ...
ببین دختر کوچولویی که دوسش داشتی چقدر ناراحته
خوبی ؟
سالمی ؟
الان دیگه درد نداری ؟
دوستت دارم (:
قول میدم فراموشت نکنم ....
دلم برات تنگ شده مامان بزرگ ....
چقدر احمق بودم که برای آخرین بار به دیدنت نیومدم
نمیدونستم آخرین باره که میبینمت (:
از خودم متنفرم که داره صدات رو یادم میره ...
ببین دختر کوچولویی که دوسش داشتی چقدر ناراحته
خوبی ؟
سالمی ؟
الان دیگه درد نداری ؟
دوستت دارم (:
قول میدم فراموشت نکنم ....
۷.۰k
۰۶ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.