روزها رفتند و من دیگرخود نمی دانم دامینم

روزها رفتند و من دیگرخود نمی دانم ڪدامینم؛

آن من سرسخت مغرورم یا من مغلوب دیرینم..______

#فروغ_فرخزاد♥️
دیدگاه ها (۰)

دلا بسوز و به جان برفروز #آتش_عشق کزین چراغ #تــو دودی به چش...

منپری کوچک غمگینی را می‌شناسمکه در اقیانوسی مسکن داردو دلش ر...

آه .. اردیبهشتتو نفس های آخرت را میزنیُمن نفسم تنگ شدهبرای ا...

جان فدا بايد به اين "دلدادگی "دل ڪه دادی می‌رود جان نيز هم#ا...

روزها رفتند و من دیگر،خود نمی‌دانم کدامینم؟ آن منِ سرسختِ مغ...

چپتر ۴ _ شعله ای در دلروزها برای لیندا مثل قفسی بسته بود.زند...

بسم الله الرحمن الرحیم کوچه‌ای در کومله لنگرود با شش خانه و ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط