عبدالرحمن بن محمد عزر می گوید:
عبدالرحمن بن محمد عزر می گوید:
اِستَعمَلَ مُعاویةُ مَروانَ بنَ الحَکَمِ عَیَر المَدینة،وَ اَمَرَهُ اَن یَفرَض لِشَبابِ قُرَیش،فَفَرَضَ لَهُم،فَقال علیُّ بنُ الحسین فَاَتَیتُهُ،فَقالَ:مَا اسمُکَ؟ فَقُلتُ عَیُّرح بنُ الحسینِ فقالَ: مَا اسمُ اَخیکَ فَقُلت:عَلیّ فَقالَ:عَلیّ وَ عَلیّ!ما یُریدُ اَبُوکَ اَن یَدَعَ احداً مِن وُلدِهِ اِلاّ سَمّاهَ علیّاً، ثُم فرض لی، فَرَجَعتُ اِلی اَبی، فَاَخبَرتُهُ فَقال: وَیلی عَلی اِبنَ مروان الزَّرقاء دَبّاغة الاُدَمِ،لَو وُلِدَلی مِائَة لَاَحبَبتُ اَن لا اُسَمّی اَحَداً مِنهُم اِلاّ علیّاً
معاویه مروان بن حکم را والی مدینه ساخت و به او دستور داد تا برای جوانان قریش مبلغی مقرر بدارد. امام سجاد می فرماید:من نیز نزد او رفتم و او از نامم پرسید: گفتم:علی بن الحسین گفت: نام برادرت چیست: گفتم علی، گفت علی و علی،مثل اینکه پدرت قصد دارد نام تمام فرزندانش را علی بگذارد. سپس مبلغی برایم مقرر نمود و از نزد او بیرون آمده و به حضور پدرم رسیدم و ماجرا را به ایشان عرض کردم پدرم فرمود: وای بر فرزند مروان چشم زرد دباغ!اگر صاحب صد فرزند نیز شوم دوست ندارم جز علی نامی بر آنها بگذارم.(وسائل الشیعه،جلد 15،ص128)
اِستَعمَلَ مُعاویةُ مَروانَ بنَ الحَکَمِ عَیَر المَدینة،وَ اَمَرَهُ اَن یَفرَض لِشَبابِ قُرَیش،فَفَرَضَ لَهُم،فَقال علیُّ بنُ الحسین فَاَتَیتُهُ،فَقالَ:مَا اسمُکَ؟ فَقُلتُ عَیُّرح بنُ الحسینِ فقالَ: مَا اسمُ اَخیکَ فَقُلت:عَلیّ فَقالَ:عَلیّ وَ عَلیّ!ما یُریدُ اَبُوکَ اَن یَدَعَ احداً مِن وُلدِهِ اِلاّ سَمّاهَ علیّاً، ثُم فرض لی، فَرَجَعتُ اِلی اَبی، فَاَخبَرتُهُ فَقال: وَیلی عَلی اِبنَ مروان الزَّرقاء دَبّاغة الاُدَمِ،لَو وُلِدَلی مِائَة لَاَحبَبتُ اَن لا اُسَمّی اَحَداً مِنهُم اِلاّ علیّاً
معاویه مروان بن حکم را والی مدینه ساخت و به او دستور داد تا برای جوانان قریش مبلغی مقرر بدارد. امام سجاد می فرماید:من نیز نزد او رفتم و او از نامم پرسید: گفتم:علی بن الحسین گفت: نام برادرت چیست: گفتم علی، گفت علی و علی،مثل اینکه پدرت قصد دارد نام تمام فرزندانش را علی بگذارد. سپس مبلغی برایم مقرر نمود و از نزد او بیرون آمده و به حضور پدرم رسیدم و ماجرا را به ایشان عرض کردم پدرم فرمود: وای بر فرزند مروان چشم زرد دباغ!اگر صاحب صد فرزند نیز شوم دوست ندارم جز علی نامی بر آنها بگذارم.(وسائل الشیعه،جلد 15،ص128)
۶۵۵
۱۱ فروردین ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.