به دو زلف یار دادم دل بی قرار خود را

به دو زلف یار دادم دل بی قرار خود را...
چه کنم سیاه کردم همه روزگار خود را...

شبی ار به دستم افتد سر زلف یار با او...
همه مو به مو شمارم غم بی شمار خود را...

❀✦•┈┈❁ #مولانا ❁┈┈•✦❀
دیدگاه ها (۱۰)

کــجــایــی؟تنها سوالیه که هیچکسی منتظر جا و مکانش نیست کجای...

روزگــــــــــار بدیســــــــــتدرســـــت وقتـــــــی در آتـ...

حالم بهم میخوره از حالم ...وقتی همه فکر میکنن شادم ولیفقط تو...

من غرورم را شکستمتا بدانند خستہ‌امچشم خود بر این همہآدم نماه...

گفت،چرا با لب های خاموش بسوزگفتمغم هجر یار دارم چه کنم در دل...

شعر

⁣خدایا مرا ببخش به خاطر همه درهایی كه زدیم و خانه تو نبود .....

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط