شما رو نمیدونم ول خودم بارها با جمله ی همه مثل هم نیستن

شما رو نمیدونم ولے خودم بارها با جمله ی "همه مثل هم نیستن، پس این یڪے فرق داره" به فنا رفتم
دیدگاه ها (۱)

‏قصه از اونجایے شروع شد ڪه برای موندن آدمایے خودمون به آب و ...

هیچ ڪاری بے معنے تر از این نیست ڪه بخواهے برای ڪسے ڪه برایش...

‏تا وقتے ڪه هست اذیتش میڪنیم،اما همین ڪه دیگه نیست براش دلتن...

‌چه تنهایی عمیقی‌ست ...دوست داشتن کسی که ،هرگز نیست ...!

rosalin 🪼˚₊‧꒰ა ☆ ໒꒱ ‧₊˚ ‌ ‌ ‌ ‌ چخبر¿چیکارا میکنین؟راستش قب...

اعتماد به نفس

....(متن پایین رو بخونید🌚)

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط