هر که را گفتم عزیـزی ، رفت و تنهایم گذاشت..
هر که را گفتم عزیـزی ، رفت و تنهایم گذاشت..
من به احمـــق بودنم؛ بدجـــور عادت کرده ام..
کو عزیـــزی که بپرسد ؛حال و احــــوال مـرا..
من مگــر ، کم احترامات، را رعایـت کرده ام؟
هر که را گفتــم ؛که تو امیــدِ فردای منــی..
خیلی راحت رفت ،وفهمیدم حماقت کرده ام..
روی ردّ خاطــرات؛ عده ای بایــــد نوشت..
از خودم شرمنده ام ،با تـــو رفاقت کرده ام..
خاک بر فــرق ؛سرِ من که تو را نشنـاختــم..
بار دیگر به شعـــور ؛خـود جسارت کرده ام..
تــو فقط؛ لافِ محبت میـــزدی ،هر ثانیـه..
من چرا به لافزنی ،چون تو محبت کرده ام..
تو مگر بویی؛ از انصاف برمشامت، خورده بود..
که چنین با بودنت، احساس قدرت کرده ام؟
هیچ نمی دانستم ؛از اول که پستی وخبیث..
کاملا سهوی، به ایـــن قلبم ،خیانت کرده ام..
هر که را گفتم ؛عزیـــزی بخـدا قسم نبــود..
چونکه او رفت ومن، احساس حقارت کرده ام.
🍃🥀🍃💔😔💔🥀🥀
من به احمـــق بودنم؛ بدجـــور عادت کرده ام..
کو عزیـــزی که بپرسد ؛حال و احــــوال مـرا..
من مگــر ، کم احترامات، را رعایـت کرده ام؟
هر که را گفتــم ؛که تو امیــدِ فردای منــی..
خیلی راحت رفت ،وفهمیدم حماقت کرده ام..
روی ردّ خاطــرات؛ عده ای بایــــد نوشت..
از خودم شرمنده ام ،با تـــو رفاقت کرده ام..
خاک بر فــرق ؛سرِ من که تو را نشنـاختــم..
بار دیگر به شعـــور ؛خـود جسارت کرده ام..
تــو فقط؛ لافِ محبت میـــزدی ،هر ثانیـه..
من چرا به لافزنی ،چون تو محبت کرده ام..
تو مگر بویی؛ از انصاف برمشامت، خورده بود..
که چنین با بودنت، احساس قدرت کرده ام؟
هیچ نمی دانستم ؛از اول که پستی وخبیث..
کاملا سهوی، به ایـــن قلبم ،خیانت کرده ام..
هر که را گفتم ؛عزیـــزی بخـدا قسم نبــود..
چونکه او رفت ومن، احساس حقارت کرده ام.
🍃🥀🍃💔😔💔🥀🥀
۱.۰k
۱۱ دی ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.