هزار درد مرا عاشقانه درمان باش
هزار درد مرا عاشقانه درمان باش
هزار راه مرا ای یگانه پایان باش
برای آنکه نگویند جسته ایم و نبود
تو آنکه جسته و پیداش کرده ام، آن باش
دوباره زنده کن این خسته ی خزان زده را
حلول کن به تنم جان ببخش و جانان باش
کویر تشنه ی عشقم، تداوم عطشم
دگر بس است، ز باران مگوی، باران باش
دوباره سبز کن، این شاخه ی خزان زده را
دوباره در تن من روحِ نوبهاران باش
بدین صدای حزین، وین نوای آهنگین
به باغ خسته ی عشقم هزار دستان باش
هزار راه مرا ای یگانه پایان باش
برای آنکه نگویند جسته ایم و نبود
تو آنکه جسته و پیداش کرده ام، آن باش
دوباره زنده کن این خسته ی خزان زده را
حلول کن به تنم جان ببخش و جانان باش
کویر تشنه ی عشقم، تداوم عطشم
دگر بس است، ز باران مگوی، باران باش
دوباره سبز کن، این شاخه ی خزان زده را
دوباره در تن من روحِ نوبهاران باش
بدین صدای حزین، وین نوای آهنگین
به باغ خسته ی عشقم هزار دستان باش
۳.۴k
۲۲ آذر ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.