یک اسفند ماه دیگه میگذره از بودنم

یک اسفند ماه دیگه میگذره از بودنم ،

یه تولد دیگه...یا یک قدم نزدیکتر به مرگ...

هر سال که گذشت ،از آدما دورتر شدم

کادوهای تولد کم شد!

آدمای بد دیدم!

آدمای خوب دیدم!

غم دیدم...

دردو ، قلبم با تمام وجود حس کرد...

تنهایی رو بلد شدم اما واسم عادت نشدُ هنوزم وقتی

تو خیابونا تنها با هنذفری و آدامس خرسی قدم میزنم.

لبخند میاد رو صورتم .

من یاد گرفتم تنهایی خوبه...

من یاد گرفتم با داشته هام زندگی کنم...
من یاد گرفتم وقتی که دلم گرفت

برم سراغِ شمعدونی هام

یاد گرفتم اونایی که میگن میمونن ، میرن!

اونایی که چیزی هم نمیگن بالاخره یه روزی میرن!

با رفتنِ یه سری آدما از زندگیم باورام هم رفت!

اما باورای جدید ساختم

لبخندای جدید زدم

من یاد گرفتم زندگی کنم...

حتی شده با درد!

خودم ؛ تولدت مُبارک ...

تو تنها کسی هستی که همیشه بودیُ ندیدمت

تو تنها کسی هستی که هرگز ترکم نکرد...

خودم ؛ تولدت مُبارک ...
دیدگاه ها (۳۳)

اینم کیک تولد من !!!تقدیم به دوستای گلم :-)پریسان جون، کیک م...

با توجه به گران شدن نرخ sms پیشاپیش نوروز ۹۵,۹۶تولدت ، تولدم...

...من به کجا سفر برم؟ این عید تنهام :'(

ﻣﻴﺪﻭﻧید ﺧﻮﻧﻪ ﻛﺠﺎﺳﺖ؟؟؟؟ﺧﻮﻧﻪ ﺍﻭﻧﺠﺎﻳﻰ ﻧﻴﺴﺖ ﻛﻪ ﻳﻪ ﭘﺬﻳﺮﺍﻳﻰ ﺻﺪ ﻣﺘﺮ...

امروز تولد کسیه که بودنش برای من شبیه آرامش بعدِ یک روز شلوغ...

این داستان: کسشعر های من

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط