من هفت تا ددی دارم
❤❤❤❤❤❤❤
#من_هفت_تا_ددی_دارم 🚫🔥
#part_3۲
نامجون:خوب دیگه پاشین بریم ناهار؟
من:منم گشنمه
جونگکوک:جا برای خوردن غذا داری؟
من:پس چی؟
جونککوک:هیچی
لبخندی زدم و گفتم:منو دست کم گرفتیناااا
تهیونگ به طرفم اومد و طی یه حرکت بلندم کرد و با یه لبخند خبیث گفت:میخوایم بریم مسافرت فقط ۷ تا اتاقه
من:خووب؟
تهیونگ:توی این یک هفته مرخصیمون باید هر شب پیش یکی بخوابی
دستام رو دور گردنش حلقه کردم و گفتم:اوهوم...خوبه
تهیونگ:چیش؟
من:میتونم هر شب پیش یدونه بابام بخوابم
تهیونگ خنده ی بلندی سر داد و گفت:بچه کوچولو
لپش رو بوسیدم و گفتم:چاکر بابایی
جیهوپ:کم دلبری کن....بیا ببینم
برگشتم طرف جیهوپ که دیدم دستاشو به سمتم دراز کرده
لبخندی زدم و خودم و به سمتش کج کردم که از تهیونگ گرفتم و بقلم کرد
جیهوپ:خوب چیا میگفتین؟
من:دیه دیه
جیهوپ:میگی یا نه؟
من:نوچ نمیگم
یاد سرشو خم کرد و شروع کرد و صورتش قلقلک دادن شکمم
من:آآخخخخ....نکن...آیییی میگم میگم
همون لحظه دهنش رو برداشت و گفت:خوب بگو
#ANIL
@dady_2021
#من_هفت_تا_ددی_دارم 🚫🔥
#part_3۲
نامجون:خوب دیگه پاشین بریم ناهار؟
من:منم گشنمه
جونگکوک:جا برای خوردن غذا داری؟
من:پس چی؟
جونککوک:هیچی
لبخندی زدم و گفتم:منو دست کم گرفتیناااا
تهیونگ به طرفم اومد و طی یه حرکت بلندم کرد و با یه لبخند خبیث گفت:میخوایم بریم مسافرت فقط ۷ تا اتاقه
من:خووب؟
تهیونگ:توی این یک هفته مرخصیمون باید هر شب پیش یکی بخوابی
دستام رو دور گردنش حلقه کردم و گفتم:اوهوم...خوبه
تهیونگ:چیش؟
من:میتونم هر شب پیش یدونه بابام بخوابم
تهیونگ خنده ی بلندی سر داد و گفت:بچه کوچولو
لپش رو بوسیدم و گفتم:چاکر بابایی
جیهوپ:کم دلبری کن....بیا ببینم
برگشتم طرف جیهوپ که دیدم دستاشو به سمتم دراز کرده
لبخندی زدم و خودم و به سمتش کج کردم که از تهیونگ گرفتم و بقلم کرد
جیهوپ:خوب چیا میگفتین؟
من:دیه دیه
جیهوپ:میگی یا نه؟
من:نوچ نمیگم
یاد سرشو خم کرد و شروع کرد و صورتش قلقلک دادن شکمم
من:آآخخخخ....نکن...آیییی میگم میگم
همون لحظه دهنش رو برداشت و گفت:خوب بگو
#ANIL
@dady_2021
۲۲.۳k
۲۳ بهمن ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.