کاش همسرم بودی
کاش همسرم بودی
و در آشپزخانه ی کوچکمان
غذا کمی میسوخت
شیر سر می رفت
یک بشقاب چینی می شکست
یک لیوان کریستال هم
از همان فرانسوی های اصل!
من
مثل مردهای قدیم
داد می زدم :
حواست کجاست خانوم ؟! و تو
آرام و با لبخند میگفتی
به شما آقا ...
آخ که چه روز قشنگیه اونروز
و در آشپزخانه ی کوچکمان
غذا کمی میسوخت
شیر سر می رفت
یک بشقاب چینی می شکست
یک لیوان کریستال هم
از همان فرانسوی های اصل!
من
مثل مردهای قدیم
داد می زدم :
حواست کجاست خانوم ؟! و تو
آرام و با لبخند میگفتی
به شما آقا ...
آخ که چه روز قشنگیه اونروز
- ۱.۲k
- ۰۶ شهریور ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط