عکس رمان آهنگ درمانی شد این

عکس رمان آهنگ درمانی شد این
آهنگ درمانی
پارت⁶
رفتیم آشپزخونه و غذا خوردیم بعد ۲ ساعت یهویی دلم درد گرفت نمیدونم چرا خیلییییییی درد میکرد پس خوابیدم تا کمتر درد بگیره.
ساعت ۳ شب بیدار شدم یادم اومد ساعت ۵ خوابیده بودم و کیفمو جمع نکرده بودم پس سریع بلند شدم کیفمو جمع کردم و رفتم سرویس بهداشتی خوابم نمیومد پس رفتم توی گوشیم و یکم رمان و فیک خوندم که یهو یچی بالا سرم یهو گف
؟سلام ماریا
_اوفففففف قلبم سویون چیشده؟
+خوابم نمیاد میای یکاری کنیم؟
_چیکار؟
+چمیدونم بازی کتاب هرچی
_خو میای کارتون ببینیم ؟
+باشع
براش توی تلویزیون اتاقم آبشار جاذبه رو گذاشتم و منم باهاش دیدم
_خوب کل قسمتاش تموم شد چیکار کنیم؟
+هیلدا ببینیم؟
_اوه باشه باشع الان میزارم منم دوش دارم
+میگم میدونستی قراره ی چندتا فامیل دور و نزدیک فردا بیان خونمون؟
_چییی(داددددد)مامان بهت گفته؟
+آره
_نهههههه
+آرهههه
_چطوری انقدر اجتماعی هستییییییییییییی؟
+چطور انقدر درونگرا هستیییییییییی؟
_خب ول کن بیا هیلدا شروع شد
+باشع
هیچی تا صب کارتون دیدن و رفتن مدرسه
ولییییییییی
ادامه دارد ......
دیدگاه ها (۸)

چه خبرا؟ رمان بزارم؟ از مدرسه برام بگین

بچه ها از چه کوفتی فعالیت کنمممممممم

چرا انقدر بی رحمین؟ سولی ، گوهارا ، مونبین رو کشتین بست نیست...

از کسایی که حمایت میکنن مث سگ ممنونم

_________________آهنگ درمانیپارت²⁴دکتر : گفتم شاید آروم باشی...

دختر سابیه

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط